توسعه کارآفرینی امروزه به عنوان راهکاری مورد اقبال عمومی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی کلیه آحاد جامعه مطرح گردیده و پتانسیل های موجود در محیط زندگی تکلیف مدیران شهری را در بهره گیری خلاقانه از این ظرفیتها دوچندان کرده است. کارآفرینی علاوه بر نقشی که در گسترش فعالیتهای اقتصادی بخش خصوصی، کاهش بیکاری، افزایش مهارتهای تولیدی و بازرگانی و نیزسودآوری اقتصادی دارد، در سطح اجتماعی نیز یک عامل متحول کننده و پویاست.
طبیعتأ مدیریت شهری به عنوان نهادی که مستقیمأ با شهروندان و وضعیت اجتماعی و اقتصادی آنها سروکار دارد، از این مزایا منتفع خواهد شد.
مدیریت شهری
در سالهای اخیر ورود مدیریت شهری به موضوع محیط کسب و کار اهمیت بیشتری یافته است. مطابق ماده ۵۷برنامه پنجم، به منظور تبادل نظر دولت، بخش خصوصی و تعاونی و تسهیل فعالیتهای اقتصادی این بخشها و به بیانی دیگر، بهبود محیط کسب و کار در کشور، تشکیل شورای گفتوگوی دولت و بخش خصوصی پیش بینی شده است. نکته مهم آنکه، شهردار یکی از اعضای شورا محسوب میشود که این موضوع نیازمند توجه و برنامه ریزی ویژه ای در سطح مجموعه نظام مدیریت شهری کشور به منظور پیگیری مطالبات شهرداریها است. همچنین، در چند سال اخیر اسناد مختلف برنامه شور ریزی کشور به ویژه برنامه پنج ساله توسعه و نیز سیاستهای کلی برنامه پنجم، موضوع بهبود فضای کسب و کاررا مورد تایید قرار داده اند.
اگرچه در شکل گیری محیط اقتصاد محلی و فضای کسب و کار، عوامل مختلفی چون شرایط جهانی
بین المللی ، ثبات سیاسی کشور، امنیت اقتصادی، عوامل فناوری، نیروهای بازار ( عوامل رقابتی)،
فرهنگی و اجتماعی، فرهنگ و نگرش مدیران، فرهنگ جامعه شرایط اقتصادی کشور و ... که عمدتا متاثر از محیط جهانی و ملی می باشند، دخیل هستند اما مطابق با تجارب موفق جهانی، با توجه به نقشی که شهرها و به ویژه کلانشهرها به عنوان موتورهای رشد و توسعه ملی ایفا می کنند، در سالهای اخیرنقش آفرینی و مشارکت فعال مدیریت محلی و شهرداریها در حوزه توسعه اقتصادی به عنوان یکی ازماموریتهای نوین مدیریت شهری پذیرفته شده است.
کارآفرینی سازمانی در مدیریت شهری دو جنبه حیاتی دارد. نخست اینکه سازمان های مدیریت شهری و شهرداری ها برای توسعه و تقویت مدیریت عقلانی خود باید پیشگام آموزش و تقویت کارآفرینی سازمانی باشند تا نخست رهبرانی مستعد برای این رویکرد جدید گرد هم آیند و آنگاه این رهبران سازمانی کارآفرین را بنیان نهند که زمینه اساسی گام بعدی است. جنبه دیگر موضوع یا گام بعدی، برنامه ریزی و ساماندهی اقدامات کارآفرینانه در سطح شهر و برای مشارکت بخش غیردولتی در اداره امور شهر است. این اقدام دو وجهی یعنی کارآفرینی سازمانی از یک سو و توسعه فراسازمانی کارآفرینی از سوی دیگر، می تواند الگوی جدید مدیریت شهری نام گیرد. این نظریه هم اکنون در شماری از بزرگترین کلان شهرهای جهان، تجاربی را به عنوان پشتوانه عملی با خود به همراه دارد
توسعه کارآفرینی شهرها
مشارکت شهروندی در اداره امور شهری، به خصوص در کلان شهرها، نه تنها موجب افزایش کارایی، بلکه باعث تخصیص هزینه ها به سمت نیازها و اولویت های اقتصادی شهروندان و حتی پروژه های زیربنایی شهری نیز گردیده است. به طور کلی اگر بتوان از مشارکت شهروندان به صورت منظم وسازمان یافته در اداره امور اقتصادی شهر استفاده کرد، می توان ضمن افزایش سهم مردم سالاری دینی در مدیریت امور شهری، نیازمندی های شهروندان در امور مرتبط با توسعه، نگهداری و بهبود امورشهری را نیز تقویت نمود. بر این اساس، بحث مشارکت شهروندی با ایجاد فرصت های مطلوب شغلی، بحثی است که با نهادینه کردن آن می توان بخشی از نقاط ضعف موجود در ساختارمنابع درآمدی کلان شهرها و هزینه شهرداری ها را برطرف نمود. درخصوص بهبود این مهم باید به توسعه فرهنگ مشارکت در جامعه، ایجاد و تقویت فضای کارآفرینی ،بهبود ساختار مدیریت شهری و تدوین و اجرای طرح جامع توسعه شهری پرداخت. البته در این زمینه در بسیاری از کلان شهرهای دنیا مراکز رشد و توسعه کارآفرینی شهری ،با هدف کاهش آسیبها و ناهنجاریهای اجتماعی تأسیس شده است
بین میزان فعالیت های شهرداری ها و کیفیت خدماتی که ارائه می دهند ، با درآمدهای آن ها در کلان
شهرها، رابطه ای متقابل برقرار است. پس تنها در صورتی درآمد شهرداری ها افزایش می یابد که یا خدمات را با بهای بیشتری ارائه دهند و یا اینکه نسبت به ارائه خدمات جدید و فعالیت در حوزه های اقتصادی جدید، اقدام کنند. اما از آنجا که افزایش بهای خدمات، منجر به کاهش رقابت پذیری کلان شهر در مقایسه با دیگر رقبا می شود، شهرداری ها می کوشند تا با ورود به حوزه های اقتصادی جدید، نسبت به بهبود وضعیت درآمدی خود اقدام نمایند، که این امر خود، باعث ایجاد اشتغال برای افراد و بهره وری مالی بیشتر برای شهرداری ها در کلان شهرها شده است.
از سوی دیگر شهرداری ها در همه جای دنیا با تکیه بر روابط خود با شهروندان و سایر نهادها، که ناشی از سال ها ارائه خدمات بوده، دارای اعتبار رسمی هستند که این امر می تواند پشتوانه مناسبی برای تأمین مالی سرمایه از طریق جذب های خود شهروندان باشد. شهرداری تهران نهادی به نام سازمان مشارکت های مردمی شهر تهران تأسیس نموده است، همچنین با ایجاد بنگاه های نوین نظیر شرکت بیمه شهر، بانک شهر و ... نیز به اشتغال افراد جدید و بزرگ تر شدن خانواده سازمان ها و نهادهای متأثر از شهرداری، کمک کرده است
کارآفرینی در مدیریت شهری
کارآفرینی در دو بعد فردی و محیطی می تواند گسترش یابد؛ در بعد فردی، مدیریت شهری می تواند
با القای انگیزه کارآفرینی از طریق رسانه های تحت اختیار و تبلیغات اجتماعی و... سبب ایجاد انگیزه درافراد شود و در بعد محیطی نیزشناسایی فرصت های کسب وکار و دسترسی به منابع، وابستگی کاملی به شبکه اجتماعی و ارتباطی موجود در دسترس هر یک از شهروندان دارد که مدیریت شهری می تواند خود با تبدیل شدن به یکی از گروه های قدرتمند این شبکه اجتماعی، این دو بستر اساسی کارآفرینی را برای شهروندان مهیا کند
کارآفرینی در عرصه های گوناگونی از جمله توسعه پایدار، تأثیرگذار بوده و به تحقق اهدافی مانند معیشت پایدار، اشتغال و درآمدزایی، ظرفیت سازی و توانمندسازی ،کاهش فقر، توسعه زنجیره های تولید و بازار و مانند آن کمک می کند. در کارآفرینی اجتماعی، هم با کارآفرینی در حوزه اقتصادی و هم کارآفرینی در حوزه اجتماعی، سروکار داریم. این مفهوم یکی از مفاهیم نوظهور می باشد که در دو سه دهه اخیر کارکردهای مختلفی داشته است؛ چه به لحاظ تأثیرگذاری در مدیریت شهری و هدفمندسازی منابع مالی و چه به لحاظ مشارکت اجتماعی در حال حاضر محرز شده که مدیریت شهری بدون همکاری و تعهد گروه های مردمی و سازمان های مردم نهاد ،نمی تواند به اهداف خود دست یابد. با توجه به این که کارآفرینی اجتماعی، بر توسعه برنامه های نوآورانه یا ابتکارات محلی برای کمک به گروه های محروم و بهبود کسب وکار آنها معطوف است، در نتیجه می تواند به عنوان نوعی ظرفیت سازی و توانمندسازی برای رشد همه جانبه جامعه به شمار آید. توانمندسازی محله های شهردر راستای کارآفرینی، بدین معناست که با ارتقای فرهنگ کارآفرینی، استفاده از فرصت های موجود درنواحی شهری، مدیریت منابع مالی و بکارگیری خلاقیت و نوآوری و افزایش فرصت های اقتصادی باید در جهت پایداری توسعه اجتماعی تلاش نمود.
کارآفرینی با استفاده از فن آوری اطلاعات و توسعه خدمات الکترونیک، واقعیتی غیرقابل انکار است. کارآفرینی دیجیتالی می تواند در یکی از حوزه های بانکداری الکترونیک، تجارت الکترونیک، روابط عمومی الکترونیکی، آموزش الکترونیک و گردشگری الکترونیک اتفاق افتد و زمینه کسب وکار و اشتغال زایی نیروهای مستعد را فراهم سازد. کارآفرینی دیجیتالی از منظر شهروند الکترونیک و ارتقای سطح زندگی، رویکردی به جایگاه اثربخش شهرداری الکترونیک در سازوکارهای خدمات شهری نوین است. اهمیت جایگاه شهروند الکترونیک در کنار توجه به رویکردهای شهرداری الکترونیک قطعاً از مؤلفه های تقویت بستر کارآفرینی دیجیتالی در کلان شهرها است. نهایتاً باید پذیرفت که کسب وکار الکترونیکی ،ارزش افزوده فوق العاده ای دارد، چرا که با کمترین هزینه ،مواد مصرفی و سرمایه گذاری فیزیکی می توان بهترین خروجی را در اختیار داشت و این مطلبی است که در مدیریت کلان شهرها از جایگاه ویژه ای برخوردار است. البته توسعه خدمات الکترونیک، در حقیقت باعث کوچک سازی و هوشمندسازی در شهرداری شده و از طرفی نیز از جنبه برون سازمانی منجر به اشتغال زایی و کارآفرینی در بخش خصوصی گردیده است.
نتیجه گیری
بررسی نقش مدیریت شهری در گسترش و توسعه کارآفرینی در میان شهروندان موضوعی است که ازسالیان دور مورد بحث کارشناسان و تحلیل گران بوده است. با توجه به ظرفیت های مدیریت شهری در فراهم کردن منابع، ایجاد انگیزه در شهروندان و بسترسازی برای کارآفرینی، پیشنهاد می شود مسئولان برای تدوین مدلی که راهبرد تأثیرگذاری برای کارآفرینی که مورد اقبال عمومی در جهت بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی مطرح باشد، برنامه ریزی کنند. در پژوهش های کارآفرینی انجام گرفته از سوی محققان در ادوار گذشته به این نتیجه می رسیم که سه رویکرد عمده تمرکز تحقیقات بر نتایج حاصل از کارآفرینی، عوامل برانگیزاننده کارآفرینی و دلیل کارآفرینی، کانون توجه تحقیقات بوده است که سرانجام پژوهش در زمینه مدیریت کارآفرینانه به خط مشی اساسی برنامه های دولت در زمینه اشتغال تبدیل شده است.
تقویت کارآفرینی و ایجاد بستر مناسب برای توسعه آن از ابزار پیشرفت اقتصادی کشورها، به ویژه کشورهای در حال توسعه است. بر اساس بیانیه جهانی کارآفرینی، یک همبستگی قوی میان رشد اقتصاد ملی و سطح فعالیت کارآفرینی ملی وسازمانی وجود دارد.
با توجه به اینکه کارآفرینی فرآیندی است که نقش حیاتی در تداوم، رشد و توسعه ملی و حتی اقتصادی ایفا می کند، از این رو میتوان بزرگترین نقش مدیریت شهری را در ابعاد آموزش شهروندان، فراهم کردن دسترسی به منابع مورد نیاز و کمک به ایجاد شبکه های اجتماعی و ارتباطی و تسهیل تعاملات محیطی یکی ازبرنامه های اصلی دستگاه های اجرایی علی الخصوص فرمانداری و شهرداری باشد. مدیریت شهری می تواند از ظرفیت بزرگ کارآفرینان برای توسعه فرهنگی شهرهای استان نیز استفاده کنند. به دلیل نقش و جایگاه ویژه کارآفرینان در روند توسعه و رشد اقتصادی، در بسیاری از شهرها مسئولان تلاش میکنند با حداکثر امکانات و بهره برداری از دستاوردهای تحقیقاتی، شمار هر چه بیشتری ازجامعه را که دارای ویژگیهای کارآفرینی هستند به آموزش در جهت کارآفرینی و فعالیت های کارآفرینانه تشویق و هدایت کنند. اما در این میان برخی کاستی ها نیز وجود دارد که بال های توسعه کارآفرینان را بسته است. همچنین موضوع دیگری که باید به آن توجه کرد بسترهای مورد نیاز برای کارآفرینی درمقیاس مدیریت شهری است. جامعه بدون کمک حکومت در جهت فراهم کردن خدمات ضروری وامنیت نمی تواند به اهدافش دست بیابد. حکومت نیز بدون همراهی و همکاری مردم نمی تواند آنطورکه باید و شاید به توسعه دست یابد و از این رو این دو مهم مکمل یکدیگرند
منابع:
ابراهیمی، (، ۳۱۳۷اداره ناشر ،شهری مدیریت سالم، شهر مقالات مجموعه)
احمد پور ، محمود،(، ۳۱۳۳کارآفرینی،،) تهران :شرکت پردیس،چاپ چهارم.
احمد پور ، محمود و عزیزی، ، (محمود)۳۱۳۳کارآفرینی، موسسه فرهنگی و انتشاراتی محراب
اکبری، کرامت الله،۳۱۳۷توسعه کارآفرینی :انتشارات جهاد دانشگاهی
فریدون بیگی ۳۷۷. ۳۱۳۹شماره تدبیر مجله فردا، ضرورت امروز نیاز شهری، مدیریت ،
و ....
نظر شما